×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× باور نمی کنم هرگز باور نمی کنم که سال های سال همچنان زنده ماندنم به طول انجامد. یک کاری خواهد شد. زیستن مشکل است و لحظات چنان به سختی و سنگینی بر من گام می نهند و دیر می گذرند که احساس می کنم خفه می شوم. هیچ نمی دانم چرا؟ اما می دانم کس دیگری در درون من پا گذاشته است و اوست مرا چنان بی طاقت کرده است. احساس می کنم دیگر نمی توانم در خود بگنجم و در خود بیارامم و از بودن خویش بزرگتر شده ام و این جامه بر من تنگی می کند. این کفش تنگ و بی تا بی قرار!عشق آن سفربزرگ! آه چه می کشم
×

آدرس وبلاگ من

vahid63.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/vahid8463

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

عشق

دختري بود نابينا که از خودش تنفر داشت که از تمام دنيا تنفر داشت و فقط يکنفر را دوست داشت دلداده اش را و با او چنين گفته بود ? اگر روزي قادر به ديدن باشم حتي اگر فقط براي يک لحظه بتوانم دنيا را ببينم عروس **** گاه تو خواهم شد ? *** و چنين شد که آمد آن روزي که يک نفر پيدا شد که حاضر شود چشمهاي خودش را به دختر نابينا بدهد و دختر آسمان را ديد و زمين را رودخانه ها و درختها را آدميان و پرنده ها را و نفرت از روانش رخت بر بست *** دلداده به ديدنش آمد و ياد آورد وعده ديرينش شد : ? بيا و با من عروسي کن ببين که سالهاي سال منتظرت مانده ام ? *** دختر برخود بلرزيد و به زمزمه با خود گفت : ? اين چه بخت شومي است که مرا رها نمي کند ؟ ? دلداده اش هم نابينا بود و دختر قاطعانه جواب داد: قادر به همسري با او نيست *** دلداده رو به ديگر سو کرد که دختر اشکهايش را نبيند و در حالي که از او دور مي شد گفت ? پس به من قول بده که مواظب چشمانم
سه شنبه 16 مرداد 1391 - 4:45:27 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


عشق


هیچ کس نیت


دلمم گرفته


فروغ،


شعر


kavir


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

8002 بازدید

2 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

39 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements